جهت ورود به تالار گفتمان سایت کلیک کنید


شایعه پروری در شبکه های اجتماعی

بسیاری بر این باورند که شایعات و اخبار نادرست نیز بخشی از زندگی روزمره محسوب می شوند و باید با آنها کنار آمد. به نظر می رسد جوانان بیشتر طرفدار این دیدگاه هستند و تصور می کنند کارکرد سرگرمی و گذران فراغت شایعه سبب می شود اطلاعات نادرست آسیب زننده نباشند اما افراد و گروه هایی که در اثر این شایعات آسیب می بینند، آبرو، اعتبار یا سرمایه اجتماعی خود را از دست می دهند.

شایعه پروری در شبکه های اجتماعی


سلامتی آنان در معرض تهدید قرار می گیرد و سازمان ها و موسساتی که برای خنثی کردن آثار و پیامدهای نشر این اخبار، هزینه های مالی و انسانی سنگینی متحمل می شوند به خوبی می دانند اطلاعات گمراه کننده یا دروغ چندان هم بی ضرر نیست به ویژه اگر ابزار انتشار آن شبکه های اجتماعی باشند.
شایعات، اطلاعات یا اخباری هستند که صحت آنها تایید نشده است. به همین دلیل هنگامی که در دسترس مخاطب قرار می گیرند، گیرنده پیام نمی تواند درستی یا نادرستی آنها را تشخیص دهد. عموم مردم در برخورد با چنین پیام هایی کمتر می اندیشند و کمتر خود را برای چک کردن درستی محتوا به دردسر می اندازند. شایعات به آسانی آب خوردن منتشر می شوند چون بازنشر آنها در شبکه های اجتماعی بسیار سریع و گسترده است، ضمن آنکه در فضای مجازی که کنترل مستقیمی بر محتوا وجود ندارد و عملا فرآیند دروازه بانی پیام صورت نمی گیرد، هر کاربر می تواند تولیدکننده محتوا و نشر دهنده آن باشد بی آنکه صلاحیت تولید پیام را داشته باشد.

بدتر آنکه در فرآیند نشر و بازنشر هر شایعه، هر کاربر می تواند در محتوا دخل و تصرف انجام دهد، اطلاعاتی را بردارد یا بیفزاید. بنابراین پیام هر بار که منتقل می شود تغییرات جزیی پیدا می کند و به عبارتی یک کلاغ، چهل کلاغ می شود در نتیجه به مرور زمان ضمن انتشار گسترده، یک شایعه ممکن است بزرگنمایی شود یا کاملا دگرگونی پیدا کند.
برخی افراد از ساختن و نشر اطلاعات جعلی لذت می برند و احساس می کنند قدرت پیدا کرده اند. در برخی موارد حس انتقامجویی از برخی فشارها یا ناملایمات اجتماعی و اقتصادی آنها را وامی دارد تا به نشر شایعه روی بیاورند اما در مورد اخبار سیاسی و حساس، غالبا پروپاگاندای برنامه ریزی شده ای در پس پرده وجود دارد که اهداف مشخصی را دنبال می کند.
جای شگفتی نیست که اینگونه شایعات اغلب مشتریان پروپاقرصی دارد که مشتاقانه آنها را می خوانند، باور می کنند و به اشتراک می گذارند. هیچ کس از محتوای تکراری و کسالت بار خوشش نمی آید. برای همین است که اخباری از این دست که به نظر هیجان انگیز و جذاب می آیند بازار داغی دارند. مشکل از آنجا آغاز می شود که این همه اشتیاق برای باور یک شایعه و بازنشر آن معمولا می تواند هر تلاشی برای اثبات واقعیت را خنثی کند.

هشدار جدی به رسانه های سنتی

پژوهشگران ایتالیایی می گویند چراغ خطر شبکه های اجتماعی روشن شده است. محققان این کشور تلاش کرده اند تا نشان دهند اطلاعات نادرست یا فرضیات توطئه آمیز چرا و چگونه سریع تر از اطلاعات معتبر در رسانه های اجتماعی منتشر می شوند.
در این مطالعه 270 هزار پست پست از 73 صفحه ایتالیایی فیس بوک مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج ناامیدکننده است. محققان و خبرنگارانی که می خواهند اطلاعات عینی و واقعی در اختیار مخاطبان خود قرار دهند و به مسئولیت اجتماعی خود برای تنویر افکار عمومی عمل کنند، در برابر اطلاعات نادرست عملا کاری از پیش نمی برند. این مطالعه تاکید می کند قدرت غیرمعقول پست ها در شبکه های اجتماعی با ابزار «لایک» و «بازنشر» بسیار بیشتر از آن است که روش های سنتی ژورنالیستی بتواند با آن مقابله کند.
در بسیاری موارد پلاریزه شدن اخبار و سیاسی شدن موضوعات در جامعه، کار را برای رسانه ها و روزنامه نگاران سخت تر هم می کند چرا که کشف واقعیت و قضاوت عادلانه برای مردم در چنین شرایطی دشوارتر می شود. به همین دلیل در بسیاری موارد رسانه های سنتی بازی را به حریف واگذار می کنند.
محققان کشورهای انگلوساکسون و آلمانی زبان نیز بر این یافته تاکید دارند که رسانه های جریان اصلی و روزنامه نگاران حقیقی در فضای عمومی نقش خود را به عنوان دروازه بان خبری از دست داده اند، بنابراین هر محتوایی امکان می یابد در این فضا جریان پیدا کند.
یکی از مهمترین پیامدهای از بین رفتن دروازه بانی خبر، دوگانگی مخاطبان و سردرگمی آنان برای تشخیص منابع معتبر است. آنان به رسانه ها شک می کنند چرا که تصور می کنند کنترل رسمی روی آنها سبب می شود واقعیت ها را پنهان یا کتمان کنند.پرسانه های خبری اخیرا با پدیده ای جدید روبرو شده اند؛ «نفرت انفجاری»!
رویدادهای عمومی که سبب می شود اتاق های خبر، روزنامه نگاران و رسانه های سنتی، پرخاشگرانه ترین و نفرت بارترین کامنت ها را از مخاطبان خود دریافت کنند و به سانسور و پنهان کردن اطلاعات از جامعه محکوم شوند. در چنین شرایطی، بی اعتمادی مردم به رسانه های سنتی خود قدرت شبکه ها در شایعه پراکنی را صدچندان می کند.
خبرنگاران رسانه های سنتی با مشکل دیگری هم روبرو هستند. اخبار فوری آنها خود گاهی به منشأ شکل گیری شایعات بدل می شود. اگر سرعت، پول رایج عصر اطلاعات باشد اطلاعات سریع اما نادرست بسیار گران تمام می شود. رسانه های مدرن سبب شده اند منابع در دسترس مخاطبان افزایش پیدا کند. ما به اطلاعات بیشتری دست پیدا کرده ایم اما این اطلاعات تلفیقی از خبرهای درست، نیمه درست و دروغ و شایعه است. دسترسی به این بسته خبری سریع اما نامطلوب است چرا که اطلاعات نادرست مانند سرطانی است که به سرعت منتشر می شود.
فشار شبکه های اجتماعی و سرعت انتشار اطلاعاتی که چندان موثق نیستند و بیشتر بر ارزش های خبری منفی متکی هستند روزنامه نگاری عینی را عملا مختل کرده است.
رسانه های سنتی برای آنکه در رقابت با شبکه های اجتماعی جا نمانند سرعت را به دقت و صحت ترجیح می دهند و همین امر به نشر اطلاعات نادرست اما سریع دامن می زند. این چالشی است که نه فقط رسانه های کشور ما بلکه غول های رسانه ای جهان مانند «سی ان ان» یا «ردیت» هم با آن دست به گریبانند و بارها آنها را واداشته تا به دلیل انتشار اخبار نادرست از مخاطبان خود عذرخواهی کنند.

هیجان ها از واقعیت قدرتمندترند

اما چه چیز سبب شده است شایعات شبکه ای چنین قدرت غیرقابل رقابتی پیدا کنند؟ وقتی جامعه در شرایط بحرانی قرار می گیرد افکار عمومی عطش فراوانی برای دریافت اطلاعات و اخبار پیدا می کند. در نبود منابع موثق، اطلاعاتی که به نیاز خبری جامعه پاسخ دهند یا در صورت کندی عملکرد آنها، شبکه های اجتماعی قادرند به سرعت شایعات یا اطلاعات نادرست را منتشر کنند و افکار عمومی را تحت تاثیر خود قرار دهند.
انتشار شایعاتی نظیر کشته شدن افراد سرشناس، آلودگی مواد غذایی، تعطیلی یا ورشکستگی بانک ها یا صنایع مختلف مشتی نمونه خروار است که نشان می دهد به ویژه در شرایط بحرانی، اطلاعات چگونه با هم رقابت می کنند و منتشر می شوند.
در این شرایط دو دسته اطلاعات با یکدیگر در رقابت قرار می گیرند. یک دسته اطلاعاتی هستند که با استفاده از هیجان ها و احساس های مردم روی افکار عمومی تاثیر می گذارند و غالبا منشأ تزریق نگرانی و اضطراب در میان مردم هستند. بازنشر اینگونه اطلاعات در شبکه های اجتماعی به ترس و واکنش های هستریک جامعه دامن می زند چرا که غالبا در گفتگوهای فضای مجازی امکان بزرگنمایی پیدا می کند.
دسته دوم نیز اطلاعاتی هستند که از منابع رسمی نظیر سازمان ها و موسسات دولتی و توسط روابط عمومی ها و رسانه ها منتشر می شوند و سعی دارند با انتشار حقایق و اطلاعات واقعی و صحیح افکار عمومی را آرام یا کنترل کنند. مشکل از آنجا آغاز می شود که واکنش های هیجانی مخاطبان به اخبار منفی، غالبا بر منابع خبری رسمی و مجازی اطلاعات تمتقن غلبه پیدا می کند. به عنوان مثال خطر شیوع یک بیماری، آلودگی مواد غذایی یا گرانی کالاها قابلیت بالقوه بسیاری برای تاثیرگذاری بر افکار عمومی دارد و دقیقا به دلیل آنکه عواطف و احساسات مخاطبان را تحت تاثیر قرار می دهد با سرعت غیرقابل باوری بازنشر پیدا می کند.
محققانی که به روانشناسی شایعه پرداخته اند معتقدند شایعات زمانی بالا می گیرد که ابهام، خطر یا تهدید بالقوه ای وجود داشته باشد. مطالعاتی که روی انتشار ویروسی شایعات انجام شده نشان می دهد برخی هیجان های خاص منجر به بازنشر بیشتر شایعات در شبکه های اجتماعی می شوند.
برخی از این هیجان ها که سرایت ویروسی دارند عبارتند از: حس کنجکاوی، نیاز به سرگرمی، منفعت طلبی، شگفتی و عدم اطمینان. عدم اطمینان و بی اعتمادی یکی از ویروسی ترین این هیجان هاست که عملا می تواند به بمب ساعتی خطرناکی برای ایجاد ترس و نشر بیشتر اکاذیب در شبکه های اجتماعی تبدیل شود.
هراس بانکی که در تعریف به هجوم سپرده گذاران برای دریافت وجوهی که نزد بانک سپرده گذاری کرده اند، گفته می شود و معمولا در پی عدم اطمینان ناشی از حوادثی نظیر جنگ، شورش یا کودتا در کشور یا سوءمدیریت در یک یا چند بانک رخ می دهد یکی از پدیده هایی است که چندی پیش به دلیل نشر اطلاعات نادرست در شبکه های اجتماعی کشور بحران ساز شد.
به همین ترتیب اخبار دستکاری شده یا شایعات اقتصادی می توانند به طرز ناخوشایندی بازارها را دستخوش بحران کنند و ترس و بی اعتمادی است که منشاء اصلی تمام این بحران ها به شمار می رود. در این شرایط افکار عمومی که دچار ترس و واضطراب شده منتظر پاسخگویی منابع رسمی در تلویزیون یا مطبوعات نمی نشیند بلکه به سرعت تحت تاثیر قرار می گیرد و واکنش نشان می دهد.
کمتر کسی از خاطر برده است که پنیک ناشی از شایعه گرانی دلار و کمبود مواد غذایی چگونه سبب شد انبارهای فروشگاه های زنجیره ای و سوپرمارکت ها در مدت کمتر از چند ساعت خالی شود!
نشر اخباری مانند واردات خرمای داعشی، وجود وایتکس در شیر یا استفاده از گوشت گربه در تولید سوسیس و کالباس نیز از جمله شایعاتی بودند که بیشترین بهره را از ترس و هراس مخاطبان خود بردند.
اینجا دقیقا جایی است که سازمان های دولتی و منابع رسمی خبری دچار چالشی جدی می شوند و از تلاش های خود برای خنثی کردن شایعات کمترین نتیجه را می گیرند چرا که آنها تلاش می کنند با استدلال و ارائه مدارک و مستندات واقعیت ها را منتشر کنند در حالی که به طور همزمان شبکه های اجتماعی با بهره گیری از محتوای کاملا هیجانی و احساسی که ریشه در ترس، اضطراب و احساس ناامنی یا حتی خوشحالی و شادمانی کاذب و مقطعی دارد مشغول نشر سریع اخبار گمراه کننده اند.
به بیان ساده تر می توان گفت در این شرایط واقعیت هایی که از طریق مجاری سنتی اخبار منتشر می شوند، نمی توانند به خوبی از پس مدیریت افکار عمومی بربیایند و شهروندان را با جریان مورد نظر دولت همراه کنند. اینجا جایی است که برای خنثی کردن شایعات مهندسی و طراحی پیام، مدیریت سریع و ضربتی، به کارگیری درست زبان و سرعت پاسخگویی به شایعات حرف اول را می زند. در شرایط بحرانی منابع رسمی باید جلوتر و حتی فراتر از شبکه های اجتماعی بیندیشند و عمل کنند.
پژوهش هایی که تلاش کرده اند قدرت نفوذ کانال های سنتی (مانند شبکه های خبری) را با پیام هایی که در شبکه های اجتماعی منتشر می شود، مقایسه کنند نشان داده اند که تاثیرگذاری رسانه های سنتی تنها اندکی از شبکه های اجتماعی بیشتر است. شاید به این دلیل که عموم مردم به ویژه نوجوانان و جوانان متوجه تمایز بین اخبار و اطلاعات رسمی و موثق و اطلاعات تولید شده توسط کاربران شبکه ها نیستند. آنها در مواجهه با پیام های تایید نشده یا همان شایعات کمتر به منبع اطلاعات توجه می کنند و تحت تاثیر هیجان ها تنها منشاء بازنشر اینگونه پیام ها می شوند.

تاکتیک هایی برای خنثی کردن شایعات
کارشناسان معتقدند پنج رویکرد حرفه ای می تواند با نشر اطلاعات نادرست در شبکه های اجتماعی مقابله کند:
* چارچوب بندی و زبان اولیه بسیار مهم است. تحقیقات نشان می دهد اولین اطلاعاتی که منتشر می شود اهمیت زیادی دارد. طراحی جملاتی که برای انتقال اطلاعات به عموم به کار می رود، بسیار حیاتی و کلیدی است چرا که خود می تواند به جای کنترل شایعه و ترس به آن دامن بزند. وقتی یک منبع رسمی می گوید: هنوز آمار دقیقی از کشته شدگان در دست نیست، شایعه پردازان به راحتی بالاترین آمارها را تخمین می زنند و در شبکه ها منتشر می کنند اما اگر همین خبر در قالب «آمار کشته شدگان را به زودی اعلام می کنیم» عنوان شود، قطعا تاثیر مثبت بیشتری بر افکار عمومی دارد.
* عدم اطمینان جرقه ای برای انفجار است. بی اعتمادی مردم اغلب سبب می شود برای کسب اطلاعات بیشتر به منابع اطلاعاتی خودشان روی بیاورند. هر قدر منابع رسمی و سازمان های مطلع برای نشر اطلاعات صحیح بیشتر دست دست کنند و سیاست حبس اطلاعات در پیش بگیرند، شبکه های اجتماعی برای نشر و بازنشر شایعات قدرت بیشتری پیدا می کنند. این شبکه ها در واقع با شایعه، شکاف اطلاعاتی را پر می کنند که می بایست توسط اخبار موثق پر می شد.
* پایش دقیق و تحلیل به موقع شبکه های اجتماعی برای مقابله با شایعات اقدامی بسیار کلیدی است. بررسی دقیق و لحظه به لحظه آنچه در شبکه های اجتماعی رخ می دهد سبب می شود در صورت انتشار اطلاعات نادرست امکان تکذیب یا اصلاح سریع آن وجود داشته باشد.
تحلیل به موقع محتوای شبکه ها بهترین راه حل دفاعی در برابر شایعات است زیرا نشان می دهد شکاف اطلاعاتی در کجاست و مردم به دنبال چه اطلاعاتی هستند. بنابراین منابع رسمی به سرعت می توانند نیاز اطلاعاتی شهروندان را برطرف و شکاف به وجود آمده را پر کنند. مشکل معمولا از آنجا ناشی می شود که منابع رسمی اغلب قدرت محاوره های عمومی در رسانه های آنلاین و شبکه های اجتماعی را نادیده می گیرند و از تاثیرگذاری آن غافل اند.
* تصاویر و ویدئوها بسیار سریع تر از کلمات و متون نشر پیدا می کنند. منابع رسمی اطلاعات باید بدانند تاثیرگذاری فرمت های مختلف اطلاعات در شرایط مختلف با یکدیگر متفاوت است. گزارش های تصویری غالبا تاثیر بیشرتی بر افکار عمومی می گذارند و سریع تر از اطلاعات مکتوب بازنشر پیدا می کنند.
محتواهایی مانند عکس یا فیلم در شرایط بحرانی و خاص، عملکرد ویژه ای دارند چرا که می توانند به طور مستند شایعات را تکذیب کنند.
* سواد رسانه ای همواره از ملزومات زندگی در دنیای رسانه های مدرن است. مردم، خبرنگاران و دولتمردان می بایست در این زمینه آموزش ببینند. کارشناسان حوزه ارتباطات معتقدند واکنش درست افکار عمومی و رسانه ها در قبال شایعات و موضع گیری صحیح سیاستمداران و دولتمردان در چنین شرایطی، در وهله نخست به میزان آگاهی آنان از کارکرد رسانه های نوین بازمی گردد به ویژه عموم مردم که با کوچکترین خبر نامساعدی دچار اضطراب و آشفتگی می شوند باید بدانند هر محتوایی در فضای جاری معتبر و قابل اعتماد نیست.
آنها باید منابع خبری رسمی و موثق را بشناسند و قدرت تشخیص و تفکیک محتوای دروغ و راست را با مراجعه به این منابع پیدا کنند. سیاستگذاران و خبرنگاران نیز باید تدابیری بیندیشند و منابع و مراجعی ایجاد کنند تا مردم در هنگام مواجهه با پیام های مشکوک و غیرقابل اعتماد به آنها مراجعه کنند و حقیقت را بیابند. گرچه نمی توان با نشر اطلاعات گمراه کننده در فضای مجازی به طور کامل مقابله کرد اما دست کم می توان با آموزش از آسیب های آن بر افکار عمومی کاست.
شاید بتوان شبکه های اجتماعی را به خاطر دروغ پراکنی و شایعه سازی مقصر دانست و سرزنش کرد اما آیا می توان زمینه های اجتماعی، سیاسی و فرهنگی شکل گیری شایعه و تاثیر متقابل آن بر همین حوزه ها را نیز نادیده انگاشت؟
هر نوع اطلاعات آنلاین در واقع بخشی از یک اکولوژی گسترده تر و پیچیده تر است که عوامل بسیاری در درون آن با هم در ارتباط هستند. به همین دلیل تشخیص و تبیین علل انتشار سریع اطلاعات نادرست و شناسایی منشأ آنها نیز کار آسانی نیست.
علاوه بر این لازم است کارشناسان و صاحبنظران فراتر از رسانه مسئله را مورد بررسی قرار دهند و به زمینه های سیاسی و فرهنگی که شایعه اساسا در آن شکل می گیرد و بازنشر می شود، توجه کنند.
واقعیت این است که برای کشف و درک پیامدهای نشر اطلاعات بدون دروازه بانی و کنترل در شبکه های اجتماعی هنوز در ابتدای راه هستیم. این شبکه ها در آینده نشر اخبار نقش پررنگی ایفا خواهند کرد و بدون شک دنیای خبر و خبررسانی را متحول می کنند اما به نظر می رسد در حال حاضر به جای بهتر کردن این دنیا، مشغول تخریب آن هستند.
شناسایی آسیب های شبکه های اجتماعی و تدوین راهکارهایی برای مقابله با پیامدهای ناخوشایند آنها نیازمند همکاری و همیاری پژوهشگران حوزه های مختلف از جمله ارتباطات، جامعه شناسی، روانشناسی و حتی علوم سیاسی است. قدرت و آسیب های شایعات شبکه ای را نباید دست کم گرفت

منبع: هفته نامه تجارت فردا

 

جهت تبادل گفتگو و حل مشکلات در باره این موضوع , کلیک کنید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *